انسان حراف است آیا ؟

1-مرداد-1402 / خواندن 2 دقیقه

پر حرفم بسیار زیاد. از این حرف که میزنم و تمام نمی‌شود خسته ام ، راه دشواری برای ادامه‌ی زندگی در پیش دارم . اشتباه کردم پشت به پشت . در تاریک ترین لحظاتم کسی را کنار خود نداشتم و این گونه شد که آدمی حراف شدم . دوستانم از پر حرفی ام عاصی شده‌اند ، گاهی با خودم هم زیاد حرف میزنم آنقدر زیاد که یادم می‌رود در چه زمان و مکانی ام . عابران گاهی با تعجب گاهی با نیشخند و گاهی با غم به من نگاه می‌کنند به منی که با خودم حرف میزنم . عزیزی می‌گفت: « همه‌ی درد آدمی این است که با همه حرف می‌زند الا خودش!» راست می‌گفت اول باید ریشه دردت را در خودت جستجو کنی جانم!! حرف هایم به خاطر مسیر سنگلاخی است که پیش رویم است ، مسیری تاریک با درختان خشکیده! آری! این منم ، من واقعی ، منی که خیلی سخت غمگین است. 

 

انسان