مقدمه:
در عرصه پیچیده و دائماً در حال تحول امنیت بینالملل، مفهوم بازدارندگی هستهای همواره نقش محوری در حفظ موازنه قدرت و جلوگیری از درگیریهای تمامعیار ایفا کرده است. از زمان جنگ سرد، دکترین «اطمینان از نابودی متقابل» (Mutually Assured Destruction - MAD) چارچوب اصلی تعاملات هستهای میان قدرتهای بزرگ بوده است؛ چارچوبی که بر این پایه استوار بود که حمله هستهای یک طرف، به معنای نابودی حتمی هر دو طرف خواهد بود و همین امر، انگیزهها برای آغاز چنین حملهای را از بین میبرد. اما در سالهای اخیر، با پیشرفتهای تکنولوژیک و تغییرات ژئوپلیتیکی، به نظر میرسد که روسیه در حال بازتعریف این مفهوم و ارائه پارادایمی جدید در بازدارندگی هستهای است که میتوان آن را دکترین «دست مرده» (Dead Hand) نامید.
این دکترین که برگرفته از سیستمی خودکار با همین نام در دوران شوروی سابق است، پیامی صریح و بیپرده را به دشمنان راهبردی روسیه منتقل میکند: حتی اگر حملهای هستهای موفقیتآمیز به خاک روسیه انجام شود و رهبری این کشور از میان برود، پاسخی قاطع و ویرانگر از سوی مسکو تضمین شده است. معرفی تسلیحات اتمی جدیدی همچون اژدر-پهپاد «پوسایدون» و موشک کروز اتمی «بورِوِستنیک»، نه تنها جهان را شگفتزده کرده، بلکه این دکترین را از یک مفهوم تئوریک به واقعیتی ملموس تبدیل کرده است. این گزارش به بررسی عمیق دکترین «دست مرده» روسیه، تسلیحات مرتبط با آن و پیامدهای آن بر امنیت جهانی میپردازد.
دکترین «دست مرده» روسیه: تضمین نابودی متقابل حتی پس از فروپاشی
اخیرا روسیه با معرفی تسلیحات اتمی جدید خود، نهتنها جهان را شگفتزده کرده، بلکه تعریفی نوین از بازدارندگی اتمی را ارائه داده است؛ تعریفی که میتوان نامش را دکترین «دست مرده» گذاشت. این دکترین، به رقبای راهبردی روسیه این اطمینان هولناک را میدهد که حتی اگر بتوانند این کشور را در یک حمله اتمی اولیه نابود کنند، «دست مرده» روسیه آنها را نیز از بین خواهد برد. «دست مردهای» که از «انگشتانی» به نامهای پوسایدون (Poseidon)، بورِوِستنیک (Burevestnik)، خاباروستک (Khabarovsk) و بلگورود (Belgorod) استفاده میکند.
این مفهوم در واقع یک ارتقاء بنیادین در دکترینهای بازدارندگی اتمی سنتی محسوب میشود. در دکترین سنتی «اطمینان از نابودی متقابل» (MAD)، فرض بر این بود که دو قدرت هستهای، به دلیل توانایی متقابل برای وارد آوردن ضربه دوم ویرانگر، از آغاز حمله هستهای اجتناب میکنند. اما با پیشرفتهای تکنولوژیک در سیستمهای دفاع موشکی و تسلیحات دقیق، این دکترین در غرب به چالش کشیده شد.
غربی بر این باور است که ناتو و امریکا میتوانند با یک حمله اول (first strike) و استفاده از برتری کیفی و کمی متعارف و غیرمتعارف خود، قابلیتهای تلافیجویانه روسیه را پیش از فعال شدن به طور کامل از بین ببرند.
دکترین «دست مرده» دقیقاً در پاسخ به این باور شکل گرفته است. پیام اصلی این دکترین به غرب این است: «حتی اگر نابود شوم، شما را نابود میکنم.» مسکو در حال توسعه تسلیحاتی است که حتی در صورت عدم وجود دولت و فرماندهی مرکزی روسیه، به دشمنان این کشور حمله کنند. این دکترین بر اساس فرضیه نابودی کامل روسیه در یک حمله اتمی طراحی شده است. حتی اگر دیگر «روسیهای وجود نداشته باشد»، این سیستم خودکار به دنبال تنبیه متجاوز است. در نتیجه، سلاحهایی تولید شدهاند که میتوانند هفتهها و ماهها به عملیات مشغول باشند و پس از قطع ارتباط با مراکز فرماندهی ارتش روسیه (به دلیل نابودی در حمله اتمی)، به صورت خودمختار وارد فاز تهاجمی شوند و زیرساختهای شهری و غیرشهری غرب را برای همیشه نابود کنند.
این جهش نوین در راهبردهای امنیت ملی، نمونهای ارتقاء یافته از دکترین بازدارندگی اتمی محسوب میشود که باعث میشود حتی اگر طرف مقابل برتری کمی و کیفی در زرادخانههای هستهای داشته باشد، باز هم به سمت حمله و بالا بردن تنش با روسیه نرود.
انگشتان «دست مرده»: پوسایدون و بوریوستنیک
روسیه اخیراً از دو سلاح اتمی استراتژیک جدید خود رونمایی کرده است: اژدر-پهپاد پوسایدون و موشک کروز اتمی بورِوِستنیک. این دو سلاح که هر دو به کلاهک اتمی مسلح هستند، قابلیتهای منحصربهفردی دارند که آنها را به ابزارهایی کلیدی در دکترین «دست مرده» تبدیل میکند.
اژدر-پهپاد پوسایدون (Poseidon - Status-6)
پوسایدون یک اژدر خودران زیرآبی (AUV) با قابلیتهای اتمی است که میتواند کلاهک اتمی چند مگاتنی خود را در قلب تأسیسات ساحلی آمریکا و اروپا منفجر کند، یا در فاصلهای چند کیلومتری از ساحل، یک سونامی رادیواکتیو ایجاد کند. این سونامی که با انفجار هستهای کبالت-نیترات سدیم در کلاهک پوسایدون همراه است، مملو از ذرات کشنده رادیواکتیو خواهد بود و پس از ورود به شهرهای ساحلی آمریکا و اروپا، این ذرات میتوانند برای صدها سال این مناطق را غیرقابل استفاده کنند. هدف از طراحی این سلاح، ایجاد "مناطق غیرقابل زندگی" در سواحل دشمن است، حتی در صورت عدم امکان حمله مستقیم به شهرهای داخلی.
ویژگیهای کلیدی پوسایدون:
• پیشران اتمی: پوسایدون از یک پیشران هستهای کوچک بهره میبرد که به آن اجازه میدهد برای ماهها در زیر دریا پرسه بزند بدون نیاز به سوختگیری. این قابلیت، شناسایی و رهگیری آن را بسیار دشوار میکند و امکان گشتزنی طولانیمدت در نزدیکی سواحل دشمن را فراهم میسازد.
• سرعت و عمق عملیاتی بالا: این اژدر قادر است با سرعتهای بالا و در اعماق زیاد حرکت کند که فرار از سیستمهای دفاعی ضد زیردریایی را برای آن آسان میسازد.
• قابلیت خودمختاری: در صورت قطع ارتباط با مراکز فرماندهی، پوسایدون میتواند به صورت خودمختار اهداف از پیش تعیین شده را مورد حمله قرار دهد. این ویژگی، آن را به ابزاری ایدهآل برای دکترین «دست مرده» تبدیل میکند.
• پلتفرمهای پرتاب: این اژدر قرار است توسط زیردریاییهای هستهای ویژه، از جمله زیردریایی «خاباروستک» و زیردریایی اتمی «بلگورود» که در سال ۲۰۲۲ وارد خدمت شد، حمل و پرتاب شود. زیردریایی خارباروسک میتواند شش تا ۱۲ اژدر پوسایدون را حمل کند.
موشک کروز اتمی بوریوستنیک (Burevestnik - SSC-X-9 Skyfall)
بورِوِستنیک یک موشک کروز با قابلیت حمل کلاهک اتمی است که از یک پیشران هستهای بهره میبرد. این موشک با توانایی رادارگریزی بالا، میتواند سیستمهای پدافندی غرب را بیاثر کرده و یک حمله اتمی دقیق را اجرا کند.
ویژگیهای کلیدی بوریوستنیک:
• پیشران اتمی نامحدود: پیشران هستهای این موشک به آن اجازه میدهد تا برای روزها و حتی هفتهها در آسمان پرسه بزند. این به معنای برد عملاً نامحدود است که میتواند به آن امکان پرواز در مسیرهای غیرقابل پیشبینی و دور زدن سیستمهای دفاع موشکی را بدهد.
• قابلیت رادارگریزی: طراحی بورِوِستنیک به گونهای است که شناسایی آن توسط رادارها دشوار باشد، که توانایی آن را برای نفوذ به فضای هوایی دشمن افزایش میدهد.
• قابلیت خودمختاری و پاسخ پس از نابودی: همانند پوسایدون، بورِوِستنیک نیز میتواند در صورت قطع ارتباط با فرماندهی مرکزی، به صورت خودمختار به اهداف خود حمله کند. این ویژگی، ستون فقرات دکترین «دست مرده» را تشکیل میدهد.
این ویژگی اصلی این دو سلاح، پیشران اتمی و توان پرسیزنی بلندمت و حملهی خودمختار به اهداف مشخص، آنها را به برگی جدید در معرفی بازدارندگی «دست مرده» تبدیل میکند. اتمی بودن پیشران به این معناست که پوسایدون برای ماهها میتواند در زیر دریا پرسه بزند و بورِوِستنیک برای روزها و حتی هفتهها در آسمان. این بدان معناست که این دو سلاح میتوانند برای مدتی طولانی، بدون نیاز به سوختگیری، مشغول پرسه زنی در آسمان و اقیانوسها باشند و دقیقاً در زمانی که به آنها نیاز است، وارد فاز تهاجمی شوند و اهداف خود را مورد حمله قرار دهند. این زمان مناسب، وقتی خواهد بود که «دست مرده» روسیه فعال شود.
خاباروستک و بلگورود: زیردریاییهای حامل مرگ
زیردریاییهای هستهای کلاس «بلگورود» و «خاباروستک» نقشی حیاتی در عملیاتی شدن دکترین «دست مرده» ایفا میکنند. این زیردریاییها نه تنها خود از پیشرفتهترین شناورهای زیرسطحی جهان هستند، بلکه پلتفرم اصلی پرتاب اژدر-پهپاد پوسایدون محسوب میشوند.
زیردریایی بلگورود (K-329 Belgorod)
زیردریایی بلگورود، که از کلاس «اسکار II» (Oscar II) اصلاح شده است، یکی از بزرگترین زیردریاییهای جهان است و به طور رسمی در سال ۲۰۲۲ وارد خدمت نیروی دریایی روسیه شد. این زیردریایی نه تنها برای عملیاتهای ویژه و جمعآوری اطلاعات طراحی شده، بلکه به عنوان یک پلتفرم اصلی برای حمل و پرتاب اژدرهای پوسایدون نیز عمل میکند.
ویژگیهای کلیدی بلگورود:
• حامل پوسایدون: بلگورود قادر به حمل تا شش اژدر پوسایدون است. این قابلیت، آن را به یک تهدید استراتژیک بیسابقه تبدیل میکند، زیرا هر یک از این اژدرها توانایی ایجاد سونامیهای رادیواکتیو و غیرقابل سکونت کردن مناطق ساحلی را دارند.
• سکوت عملیاتی: زیردریاییهای روسی به طور کلی به دلیل سکوت عملیاتی بالا شناخته شدهاند و بلگورود نیز از این قاعده مستثنی نیست. این ویژگی، شناسایی و ردیابی آن را در زیر آب بسیار دشوار میسازد.
زیردریایی خاباروستک (Khabarovsk)
زیردریایی خاباروستک یک زیردریایی هستهای نسل پنجم روسیه است که به طور خاص برای حمل اژدرهای پوسایدون طراحی شده است. جزئیات دقیق این زیردریایی هنوز به طور کامل فاش نشده، اما انتظار میرود که از نظر قابلیتها و پنهانکاری، حتی پیشرفتهتر از بلگورود باشد.
ویژگیهای مورد انتظار خاباروستک:
• طراحی اختصاصی برای پوسایدون: خاباروستک از ابتدا با هدف حمل و عملیاتی کردن اژدرهای پوسایدون طراحی شده است، که میتواند به معنای بهینهسازی بیشتر برای این مأموریت باشد.
• فناوریهای پیشرفته: انتظار میرود این زیردریایی از جدیدترین فناوریهای روسی در زمینه پیشران هستهای، سیستمهای ناوبری، سنسورها و کاهش امضای صوتی (stealth) بهره ببرد.
• نقش کلیدی در بازدارندگی: با توجه به ظرفیت حمل پوسایدون و طراحی پیشرفته، خاباروستک نیز نقش مهمی در تضمین توانایی روسیه برای اجرای دکترین «دست مرده» ایفا خواهد کرد.
این زیردریاییها نه تنها قابلیتهای تهاجمی بیسابقهای را فراهم میکنند، بلکه به دلیل توانایی پنهانکاری و بقای خود در محیطهای عملیاتی دشوار، جزء لاینفک دکترین «دست مرده» محسوب میشوند. آنها میتوانند در انتظار دستورات (حتی دستورات خودکار) برای پرتاب تسلیحات هستهای خود باشند، حتی اگر ارتباط با فرماندهی قطع شده باشد.
تاریخچه و تکامل دکترین «دست مرده»
مفهوم «دست مرده» ریشههای تاریخی عمیقی در دکترین نظامی شوروی سابق دارد. سیستم «پریمیتر» (Perimeter) که در غرب با نام «دست مرده» (Dead Hand) شناخته میشود، یک سیستم کنترل و فرماندهی خودکار هستهای بود که در دوران جنگ سرد توسعه یافت. هدف از این سیستم، اطمینان از یک پاسخ هستهای تلافیجویانه در صورت یک حمله هستهای پیشگیرانه موفقیتآمیز علیه شوروی بود، حتی اگر تمام رهبران سیاسی و نظامی شوروی کشته شده باشند.
سیستم پریمیتر در دوران شوروی
سیستم پریمیتر در اوج جنگ سرد، در دهه ۱۹۸۰، به صورت عملیاتی درآمد. این سیستم به گونهای طراحی شده بود که در صورت شناسایی علائم یک حمله هستهای بزرگ علیه شوروی (مانند انفجارهای هستهای در خاک شوروی و قطع ارتباط با مراکز فرماندهی)، به طور خودکار دستور پرتاب موشکهای هستهای شوروی را صادر کند. این سیستم شامل حسگرهای مختلفی بود که میتوانستند فعالیتهای لرزهنگاری، رادیواکتیو و تغییرات فشار جوی را که نشاندهنده انفجارهای هستهای بودند، تشخیص دهند. همچنین، پریمیتر با سیستمهای ارتباطی و فرماندهی موشکی شوروی در ارتباط بود.
چگونگی عملکرد پریمیتر:
• شناسایی حمله: حسگرها حملات هستهای را تشخیص میدادند.
• بررسی ارتباط: سیستم بررسی میکرد که آیا ارتباط با فرماندهی مرکزی قطع شده است یا خیر.
• فعالسازی خودکار: در صورت تأیید حمله و قطع ارتباط، سیستم به طور خودکار فرمان پرتاب موشکهای هستهای را صادر میکرد. این فرمان به صورت سیگنالهای رادیویی خاص به موشکها ارسال میشد.
• اطمینان از پاسخ: هدف نهایی این بود که حتی در صورت نابودی کامل مراکز فرماندهی و کنترل شوروی، پاسخ هستهای تلافیجویانه تضمین شود.
این سیستم در دوران جنگ سرد، به عنوان یک عامل بازدارنده نهایی عمل میکرد و به طرف مقابل هشدار میداد که هرگونه حمله اتمی، حتی اگر موفقیتآمیز به نظر برسد، به نابودی متقابل منجر خواهد شد.
تکامل به دکترین «دست مرده» مدرن
با پایان جنگ سرد و تغییرات در محیط امنیتی جهانی، سیستم پریمیتر هرچند به طور کامل کنار گذاشته نشد، اما به مرور زمان اهمیت آن کاهش یافت. با این حال، در سالهای اخیر، با افزایش تنشها بین روسیه و غرب و توسعه سیستمهای دفاع موشکی پیشرفته توسط ناتو، روسیه بار دیگر به مفهوم «دست مرده» روی آورده است، اما این بار با تسلیحات و فناوریهای مدرنتر.
دکترین «دست مرده» مدرن، بر پایه همان اصول بنیادین سیستم پریمیتر بنا شده است: تضمین پاسخ هستهای در صورت از بین رفتن رهبری کشور. اما تفاوت اصلی در این است که این دکترین اکنون با تسلیحات جدید و خودمختار مانند پوسایدون و بورِوِستنیک ادغام شده است. این تسلیحات نه تنها دارای پیشران هستهای برای برد نامحدود هستند، بلکه میتوانند برای مدت طولانی بدون نیاز به سوختگیری در مناطق عملیاتی خود پنهان بمانند و در زمان مناسب، حتی به صورت خودمختار، اهداف خود را مورد حمله قرار دهند.
این تکامل نشاندهنده تلاش روسیه برای حفظ برابری استراتژیک با غرب در شرایطی است که ممکن است خود را در موقعیت ضعف در برابر برتری کیفی و کمی ناتو در تسلیحات متعارف و حتی برخی جنبههای تسلیحات هستهای ببیند. دکترین «دست مرده» به روسیه این امکان را میدهد که حتی با فرض یک حمله موفقیتآمیز غافلگیرکننده علیه زیرساختهای فرماندهی و کنترل هستهای خود، باز هم قادر به وارد آوردن یک ضربه تلافیجویانه باشد. این امر به عنوان یک عامل بازدارنده نهایی عمل میکند و هدف آن، جلوگیری از هرگونه محاسبات اشتباه از سوی دشمنان احتمالی است.
پیامدهای دکترین «دست مرده» بر امنیت جهانی
دکترین «دست مرده» روسیه و تسلیحات مرتبط با آن، پیامدهای عمیق و گستردهای بر امنیت جهانی و موازنه قدرت بینالمللی دارد. این دکترین نه تنها پارادایمهای سنتی بازدارندگی هستهای را به چالش میکشد، بلکه سؤالات جدیای را در مورد ثبات استراتژیک، خطر تشدید تنشها و آینده کنترل تسلیحات مطرح میکند.
افزایش ثبات یا تشدید بیثباتی؟
این یک واقعیت منطقی است که دکترین «دست مرده» در واقع ثبات را افزایش میدهد. این دکترین با تضمین یک پاسخ هستهای ویرانگر حتی در صورت از بین رفتن رهبری، هرگونه وسوسه برای یک حمله اول (first strike) علیه روسیه را از بین میبرد. این امر میتواند به طور نظری، احتمال جنگ هستهای را کاهش دهد، زیرا هیچ کشوری نمیتواند امیدوار باشد که با حمله به روسیه از عواقب آن در امان بماند. به عبارت دیگر، این دکترین، منطق «اطمینان از نابودی متقابل» (MAD) را تقویت میکند و به آن ابعادی جدید میبخشد، به گونهای که حتی در صورت قطع ارتباطات و فرماندهی، پاسخ تضمین شده است.
نتیجهگیری: عبور از آستانه اطمینان و ورود به عصر ابهام هستهای
دکترین «دست مرده» روسیه، که با معرفی تسلیحاتی چون اژدر-پهپاد پوسایدون و موشک کروز بورِوِستنیک عملیاتی شده است، نشاندهنده یک تغییر پارادایمی عمیق در استراتژی بازدارندگی هستهای جهان است. این دکترین، فراتر از مفهوم سنتی «اطمینان از نابودی متقابل» (MAD)، به دنبال تضمین یک پاسخ اتمی ویرانگر، حتی در صورت از بین رفتن کامل ساختار فرماندهی و کنترل روسیه در یک حمله هستهای اولیه است. پیام این دکترین صریح و بیپرده است: «حتی اگر من نابود شوم، شما را نیز نابود خواهم کرد.» این امر، با استفاده از تسلیحات هستهای خودمختار با پیشران اتمی که توانایی پرسه زنی طولانیمدت را دارند، به یک واقعیت ملموس تبدیل شده است.
از یک سو، روسیه این دکترین را به عنوان ابزاری برای بازگرداندن موازنه استراتژیک در برابر برتریهای کیفی و کمی ناتو و امریکا میبیند. در جهانی که برخی قدرتها ممکن است به این باور برسند که میتوانند با یک حمله پیشگیرانه، قابلیتهای تلافیجویانه روسیه را از بین ببرند، «دست مرده» به عنوان یک بیمهنامه نهایی عمل میکند تا هرگونه محاسبه اشتباه را خنثی کند.
در پایان بایددر کمال تاسف گفت، در حالی که دنیا در حال گذار از دکترینهای اتمی سنتی پیشین است، ایران همچنان درگیر این است که آیا اتمی بشود یا نه و بهتازگی ظریف و اصلاحطلبها با حمله به توان متعارف و موشکی ایران، دوگانهی موشک یا مردم را ایجاد کردهاند. افرادی که فریاد فهم زبان دنیا سر میدهند، از درک مفاهیم در حال رشد امنیتی در دنیا عاجزند و مانند کمسوادهایی نادان، تنها دانش محدود و تاریخ مصرف گذشتهی خود را فریاد میزند. فریادی که برای آنها تبدیل به منبع معاش و ارضای عقدهی حقارت شده است!!